سخت است که در مورد مهاجرت به کانادا مشتاق نباشید. مکان زیبایی است و مردم آن به خوبی معروف هستند. برای صبحانه یک کاسه شربت افرا دارید، تا محل کار میتوانید اسکی کنید و در طول مسیر به خاطر تنه زدن به دیگران، دائما «I’m sorry» بگویید. فقط مراقب باشید به هیچ خرسی برخورد نکنید. ما میخواهیم همه چیزهای مهم در مورد زندگی و مهاجرت به کانادا بگوییم تا قبل از هر اقدامی مراقب آن باشید. پس به خواندن ادامهی مطلب ادامه دهید.
1. کانادا بزرگ است
- 1. کانادا بزرگ است
- 2. شهرها در کلاس جهانی هستند
- 3. بسیار چند فرهنگی است
- 5. گزینههای بهداشتی خوبی دارد
- 6. مناظر زیبا هستند
- 7. تا آنجا که چشم کار میکند دریاچه وجود دارد
- 8. سرد است
- 9. آنها به هاکی روی یخ وسواس دارند
- 10. شیر به صورت کیسهای میآید
- 11. همه پوتین را دوست دارند
- 12. و شربت افرا
- 13. مسابقه طراحی پرچم داشتند
- 14. آموزش عالی است
- 15. زبان عامیانه را یاد بگیرید
- 16. I’m sorry
- 17. Timmies همه جا هست
- 18. دوستان شاخدار کانادا
- 19. مراقب خرسها باشید
- 20. پلهایی برای حیوانات وجود دارد
- 21. Pekwachnamaykoskwaskwaypinwanik
- سه ماه قبل از مهاجرت به کانادا
- سخن آخر
کانادا برای افرادی که آن را دوست دارند عالی است، زیرا بسیار بزرگ است. این کشور دومین کشور بزرگ جهان (پس از روسیه) است که نزدیک به ده میلیون کیلومتر مربع وسعت دارد. اگر این برای شما معنایی ندارد، به این فکر کنید: شما میتوانید انگلستان را بیش از 40 بار در کانادا بگنجانید. بیش از چهار سال طول میکشد تا خط ساحلی آن را پیاده روی کنید، اگر دوست داشتید این کار را انجام دهید. شهر سنت جان در نیوفاندلند (ساحل شرقی) در واقع به لندن نزدیکتر از ونکوور (ساحل غربی) است. پارک ملی وود بوفالو بزرگتر از هلند است. برای اینکه همه چیز کمی قابل کنترل باشد، کانادا به سیزده بخش (ده استان و سه منطقه) تقسیم شده است.
2. شهرها در کلاس جهانی هستند
زندگی شهری در کانادا مثل حضور در کندوی زنبور عسل است. در رتبهبندی اکونومیست سال ۲۰۱۷ ، حدود سه مورد از قابل زندگیترین شهرهای جهان، به کشور کانادا متعلق بودند. آنها ونکوور (سوم)، تورنتو (چهارم) و کلگری (پنجم) بودند. پنج عامل مراقبتهای بهداشتی، آموزش، محیط زیست، زیرساختها و ثبات بودند.
3. بسیار چند فرهنگی است
مردم فقط دوست دارند به کانادا مهاجرت کنند، و کانادا هم عاشق مهاجران است. بیش از 20 درصد از کاناداییها در کشور دیگری متولد شدهاند و انتظار میرود این رقم تا سال 2031 به 50 درصد برسد. این میزان مهاجرت دیوانه کننده است، اما فضای کافی برای رفت و آمد وجود دارد. نزدیک به 200 ملیت در سراسر کشور (و بیش از 250 منشاء قومی) از جمله بسیاری از مردم بومی در این کشور وجود دارد.
4. دو زبان رسمی
یک زبان رسمی برای کاناداییها کافی نبود، بنابراین انگلیسی و فرانسوی در آنجا دارای موقعیت مساوی هستند. اگر فکر میکنید سخت به نظر میرسد، تصور کنید که در سنگاپور (با چهار زبان رسمی) یا هند (با شانزده زبان رسمی) باشید. شما واقعاً متوجه فرانسویزبان بودن کشور نمیشوید، مگر اینکه در استان شرقی کبک باشید، جایی که مردم بسیار تلاش میکنند تا جایی که ممکن است همه چیز را فرانسوی نگه دارند. قوانینی وجود دارد که توسط OQLF اجرا میشود تا مطمئن شود همه به اندازه کافی از زبان فرانسه استفاده میکنند. اگر مغازهای روی تابلوهایش فرانسوی نگذارد و به مشتریانش به زبان فرانسوی خوشامد بگوید، به دردسر میفتد.
5. گزینههای بهداشتی خوبی دارد
مراقبتهای بهداشتی کانادا مورد غبطه همسایگان آمریکایی خود در جنوب است. این یک سیستم مدیکر با بودجه مالیاتی است که در آن دولت هزینه بیمه درمانی اولیه مردم را پرداخت میکند، که سپس توسط بخش خصوصی ارائه میشود. این مانند NHS است. اگر به خدمات پزشکی ضروری نیاز دارید، آنها را به صورت رایگان دریافت میکنید. فقط کافی است که کمی برای اخذ نوبت، منتظر بمانید.
در واقع، زمان انتظار کانادا عالی نیست. نظرسنجی صندوق مشترک المنافع در سال 2017 نشان داد که تنها 43 درصد از کاناداییها در همان روزی که به دنبال کمک هستند به یک متخصص پزشکی مراجعه میکنند. خوشبختانه راههای زیادی برای حل این مشکل وجود دارد، مانند دوستی با یک پزشک، ازدواج با پزشک یا در واقع پزشک شدن. در واقع، در نظر گرفتن گزینههای مراقبتهای بهداشتی خصوصی بسیار معقول است، به خصوص اگر میخواهید از این زمان انتظار طولانی طفره بروید.
6. مناظر زیبا هستند
بله، شهرها خوب هستند، اما فضاهای بین شهرها حتی بهتر است. 90 درصد کاناداییها در 100 مایلی مرز آمریکا زندگی میکنند، که به این معنی است که فضای زیادی برای کاوش در شمال وجود دارد. اگر میخواهید برای مدتی (یا حتی برای همیشه) از انسانهای دیگر دور شوید، این فرصت وجود دارد. به غیر از بیابانهای در حال جوش و جنگلهای بارانی استوایی، کانادا تقریباً همه تمام مناظر چشمنواز را در دل خود جای داده است. خط ساحلی ناهموار حاشیه اقیانوس آرام، مراتع جادویی در آسمان، و کوههای گرانیتی گروس مورن وجود دارد که فقط چند مورد از آن دیدنیها هستند. اگر بخواهید در یک فیلم قدیمی وسترن احساس یک گاوچران داشته باشید، آلبرتا بدلندز خوب است.
7. تا آنجا که چشم کار میکند دریاچه وجود دارد
آبهای کرهی زمین، یا شور هستند یا شیرین. کانادا با طولانیترین خط ساحلی جهان و در اختیار داشتن 20 درصد از دریاچههای زمین، یکی از برترینها و غنیترین کشورها از لحاظ منابع آبی است. شاید تعجب کنید اما حدود دو میلیون دریاچه در کانادا وجود دارد. شما میتوانید تمام ورزشهای آبی سرگرم کنندهای را که استرالیاییها انجام میدهند، بدون نگرانی در مورد کوسهها در کانادا انجام دهید.
8. سرد است
در کانادا جایی برای کلماتی مانند «سرد» و «نیپی» وجود ندارد. وقتی میگوییم سرد میشود، منظورمان سرمای بسیار خونی است. به غیر از سواحل غربی کشور در بریتیش کلمبیا، در هیچ کجای کانادا میانگین دما در فصل زمستان از صفر بیشتر نمیشود. بخشهای وسیعی از کشور میتوانند تا منفی 30 درجه سانتیگراد یا منفی 40 درجه سانتیگراد کاهش پیدا کنند، که باعث میشود بیرون رفتن چندان هم لذتبخش نباشد. بیرون رفتن در سرمای شدید و باد و بوران، ممنوع است. سردترین دمای ثبت شده در آمریکای شمالی در یوکان کانادا و با دمای منفی 63 درجه سانتیگراد بود که به معنای واقعی کلمه با دمای سطح مریخ برابر است.
9. آنها به هاکی روی یخ وسواس دارند
ضربه زدن به یک جسم سنگین با چوب برای کاناداییها به اندازه کافی خطرناک نبود، بنابراین آنها تصمیم گرفتند این کار را روی یخ انجام دهند. قرار است با این همه دریاچه یخ زده در زمستان چه کار دیگری انجام دهید؟ این ورزش که به سادگی به عنوان هاکی شناخته میشود (هیچ نوع دیگری از هاکی مهم نیست)، اساساً یک دین است. فقط برای اینکه ایدهای به شما بدهیم، فینال هاکی مردان کانادا و ایالات متحده در المپیک ونکوور در سال 2010 پربینندهترین پخش تلویزیونی در تاریخ کانادا بود. حتی تصویری از بچهها در حال بازی هاکی روی یک حوض یخ زده (معروف به شینی) روی اسکناس 5 دلاری کانادا وجود دارد. به نظر میرسد که این ورزش در واقع در انگلستان اختراع شده است، اما این را به کاناداییها نگویید.
10. شیر به صورت کیسهای میآید
اگر فکر میکنید خرید یک کیسه پلاستیکی بزرگ شیر عجیب به نظر میرسد، باید خودتان را برای دیدن این کیسهها در کانادا آماده کنید. این یک تمرین عجیب است که در سراسر انتاریو و کبک ادامه دارد. سه کیسه شیر در یک کیسه بزرگتر قرار میگیرد که شیرخوار کانادایی آن را به خانه میبرد. بطری سنتی شیر به نظر میرسد برای همه مفید است، اما در برخی از مناطق کانادا این کیسه با شیشهی شیر جایگزین میشود. هنگامی که کشور در سال 1970 به سیستم متریک روی آورد، تولیدکنندگان شیر مجبور شدند تمام ماشینهای خود را تغییر دهند تا بتوانند بطریهایی با اندازههای مختلف تولید کنند. جمع کردن آن بسیار سادهتر به نظر میرسید.
11. همه پوتین را دوست دارند
پوتین غذای ملی کانادا است. کلمه poutine در کبک به معنای به هم ریختگی است، که تقریباً همان چیزی است که شما دریافت میکنید. چیپس پوشیده شده با پنیر نیمه آب شده. به نظر یک غذای خوشمزه نیست، اما کاناداییها آن را دوست دارند. در سال 1957 زمانی اختراع شد که یک راننده کامیون از کسی خواست تا روی چیپسش، پنیر بگذارد. او کمی پنیر میخواست و ناگهان یک غذای ملی متولد شد. سرآشپزها در سرتاسر کشور سعی کردهاند آن را کمی شیکتر کنند و چیزهایی مانند خرچنگ و بیکن را در آن قرار دهند، اما این یک نبرد بیهوده است. فقط مراقب آن کالریها باشید. یک سفارش جانبی پوتین در برگر کینگ حاوی 740 کالری لعنتی است.
12. و شربت افرا
بله، این کلیشه درست است. کاناداییها دیوانه شربت افرا هستند. این شربت شیرین را میتوان تقریباً در هر آشپزخانه در سراسر کشور یافت. مواد این شربت عملاً در رگهای آنها جریان مییابد. درختان افرا در سراسر کانادا و زیبا هستند و در پاییز به رنگ قرمز روشن در میآیند. در آن زمان، بومیان کبک به فرانسویها نشان دادند که چگونه شیره درختان افرا را جمع آوری کنند و سپس فرانسویها آن را جوشانده و شربت درست کنند. این یک همکاری خوشحال کننده بود که کانادا به آن بسیار افتخار میکند. فرآیند جوشاندن، میزان قند شیره را از حدود 2 تا 8 درصد به 70 درصد افزایش میدهد که برای دندانهای شما کاملاً فاجعهبار است. امروزه، کانادا 71 درصد از شربت افرا جهان را تولید میکند و ایالات متحده بزرگترین مشتری آنها است. در سال 2012، دزدان به ذخایر شربت افرا کانادا یورش بردند و 30 میلیون دلار شربت افرا سرقت کردند. این یک دزدی شیرین است.
13. مسابقه طراحی پرچم داشتند
چگونه یک پرچم ملی ایجاد میکنید که کل کشور از آن خوشحال باشد؟ از آنها بخواهید که آن را طراحی کنند. در سال 1965، کانادا متوجه شد که هنوز پرچم رسمی ندارد، بنابراین افراد بالادست تصمیم گرفتند که باید پرچمی را ایجاد کنند. کشورهای دیگر قبلاً همه طرحهای ساده را انتخاب کرده بودند، بنابراین کاناداییها باید خلاقیت میکردند. در مجموع 3541 طرح پرچم توسط شهروندان در سراسر کشور ارائه شده است که اکثر آنها شامل یک برگ افرا، یک بیور، یک فلورس دی لی یا یک جک اتحادیه (و گاهی اوقات هر چهار به طور همزمان) میباشد. برنده سرهنگ جورج اف. کسی که همه میشناسیم و دوستش داریم شد. طراحی، به برگ افرا ختم شد. آن چیزی که همه مسافران کانادایی اصرار دارند که در کوله پشتی خود داشته باشند.
14. آموزش عالی است
در کانادا، سیستم آموزشی عالی است. وقتی نوبت به آموزش فرزندان میرسد، کاناداییها دست به کار نمیشوند. در رتبهبندی OECD در سال 2017 از سطوح آموزش بزرگسالان کشورها (بر اساس درصد افراد 25 تا 64 ساله دارای مدرک)، کانادا با 56.27 درصد اول شد. ممکن است برای دندانهای شما مضر باشد، اما شربت افرا به وضوح برای مغز مفید است. اگر در مسابقه میخانهای در مقابل تعدادی از کاناداییها قرار گرفتید، احتمالاً بهتر است قبل از اینکه خیلی خجالتزده شوید، به خانه بروید.
15. زبان عامیانه را یاد بگیرید
انگلیسی کانادایی نوع خاصی از انگلیسی است. Canucks به زبان خود صحبت میکنند و میتواند هر خارجی ناآماده را گیج کند. فقط چند بار وجود دارد که میتوانید قبل از تکان دادن سر و لبخند از کسی بخواهید حرف خود را تکرار کند. معروفترین عبارت «هه» است که کاناداییها دوست دارند تقریباً در انتهای هر جملهای استفاده کنند. بیانیهها، سوالات، توهینها، دستورات؛ وقتی صحبت از «هه» به میان میآید، همه چیز منصفانه است. اگر کسی به بیفی میرود، به توالت میرود. اگر هوا سرد است، به یک توک (یک لوبیا) روی سر خود نیاز دارید. یک سکه 1 دلاری loonie و یک سکه 2 دلاریtoonie است. کلمه جاز برای یک کیلومتر «کلیک» است. اگر کسی در مورد “6ix” با شما صحبت میکند، در مورد تورنتو صحبت میکند. وقتی میگویند «about»، به نظر میرسد راجع به «boat» صحبت میکنند. این زبان خودمانی و عجیب، بسیار طاقت فرسا است.
16. I’m sorry
متاسفم مهمترین کلمهی کاناداست. هر کانادایی فقط منتظر است که در هر فرصتی از دیگر کاناداییها عذرخواهی کند. آنها یک دسته مودب معروف هستند و کلمه متاسفم نان و کره آنهاست. به اندازه کافی از «متاسفم» استفاده کنید و ببینید که همه چیز خوب پیش خواهد رفت. حتی اگر در خیابان یا سوپرمارکت قدم بزنید، یک لحظه هم گوشتان از شنیدنش در امان نمیماند. در واقع، کاناداییها به قدری از این کلمه استفاده میکنند که در سال 2009 مجبور به تصویب «قانون عذرخواهی» در انتاریو شدند. این بدان معناست که اگر هر کانادایی در زمان وقوع جنایت یا حادثه بگوید «متاسفم»، این به منزله اعتراف به گناه نخواهد بود – فقط ابراز همدردی. بدون این، احتمالاً کاناداییهای زیادی به زندان خواهند افتاد.
17. Timmies همه جا هست
در فهرست چیزهای محبوب و پرتکرار کانادایی، تیم هورتونز احتمالاً سوم است – درست بعد از شربت افرا و عذرخواهی. این فروشگاه که با محبت به عنوان «Timmies» شناخته میشود، زنجیرهای از قهوهفروشیها و دوناتفروشیها است و در همه جا شعبههایی وجود دارد. آنها در مراکز خرید، ایستگاههای قطار، سینماها، پارکهای ملی هستند، این لیست ادامه دارد. تقریباً هر شهر در سراسر کانادا یک تیمی دارد. اگر فضایی در خیابان بزرگ باز شود، با Timmies پر میشود. باغ خود را به اندازه کافی ترک کنید تا در نهایت یک Timmies جوانه بزند. ظاهراً از هر ده فنجان قهوه خریداری شده در کانادا، هشت فنجان از Timmies است. یک قهوه مورد علاقه ملی Timmies Double-Double است که قهوهای با دو شکر و دو خامه سرو میشود. یکی از آنها بسیار بزرگ است و 340 کالری دارد.
18. دوستان شاخدار کانادا
گوزن نیز نماد ملی کانادا است. این نماد درست پشت برگ افرا صف کشیده بود تا روی پرچم برود. با این حال، مانند بسیاری از حیوانات ملی، آنها به یک آفت تبدیل شدهاند. یک گوزن معمولاً بین 350 تا 450 کیلوگرم وزن دارد (بسته به جنسیت) که خوب است. اما آنها فقط عاشق عبور از جادهها هستند و در این کار خیلی خوب نیستند. برخورد گوزنها و وسایل نقلیه میتواند بسیار جدی باشد، بنابراین علائم هشدار دهنده زیادی را در جادههای کانادا خواهید دید. بیورها هم خوب نیستند. آنها به سگها حمله میکنند، دستها را گاز میگیرند، در جادهها سیل میآیند و به طور کلی خرابکاری میکنند. افراد خاصی سعی کردهاند آنها را از بین ببرند اما بسیار بحث برانگیز است.
19. مراقب خرسها باشید
خرسهای کانادایی نسبت به بیورها کمی وحشیتر و کمی «بزرگ و خطرناکتر» هستند. اگر خرس بخواهد شما را بکشد، میتواند و خواهد کرد. سه نوع خرس وجود دارد که از کمترین تا ترسناک ترین آنها باید نگران بود: خرس سیاه، خرس گریزلی و خرس قطبی. خرسهای سیاه تمایلی به نزدیک شدن به انسان ندارند مگر اینکه واقعاً گرسنه باشند. آنها درخت نوردهای خوبی هستند و حدود 500000 نفر از آنها در سراسر کشور وجود دارد. خرسهای گریزلی بسیار بزرگتر هستند (در حالت ایستاده حدود هفت فوت قد دارند)، بنابراین نمیتوانند از درخت بالا بروند اما میتوانند بیش از 30 مایل در ساعت بدوند. گریزلیها که تعداد آنها حدود 20000 نفر است، بسیار بیشتر از برادران سیاه پوست خود به انسانها حمله میکنند. سرانجام، خرسهای قطبی هستند. حدود 17000 خرس قطبی در کانادا وجود دارد که حدود 70 درصد از کل جمعیت جهان را تشکیل میدهد. سرد است، اینها برای حمله به شما نیازی به دعوت ندارند. ساکنان چرچیل، منیتوبا در واقع درهای ماشین خود را باز میگذارند تا کسی به سرپناه نیاز داشته باشد. خوشبختانه خرسهای قطبی هنوز نحوه باز کردن در ماشین را پیدا نکردهاند.
20. پلهایی برای حیوانات وجود دارد
یک راه حل برای تمام تصادفات حیوانات و وسایل نقلیه در کانادا، ساختن پل برای آنها است. و در واقع کار میکند. پلها چمنزار، برگدار و تنها راهی دوستداشتنی برای عبور از جاده هستند. آنها در پارک ملی بنف با حیوانات روبرو شدند. بین سالهای 1996 تا 2012، یازده گونه از پستانداران بزرگ با استفاده از این پلها بیش از 150000 بار ثبت شد. این شامل گوزنها و خرسها میشود – حیواناتی که اگر مسیر جادهای معمولی را انتخاب میکردند، مطمئناً باعث تصادف جدی میشدند. برخی از گوزنها آنقدر مشتاق استفاده از پلها بودند که حتی قبل از اتمام ساخت از روی آنها عبور میکردند.
21. Pekwachnamaykoskwaskwaypinwanik
ممکن است به نظر برسد که یک گربه به تازگی روی صفحه کلید راه رفته است یا نویسندهی این مقاله به خاطر خوابآلودگی زیاد، روی کیبورد غش کرده است، اما این در واقع مکانی در کانادا است. این دریاچه است و نام آن (در زبان بومیکری) به معنای «جایی که قزلآلای وحشی با قلاب ماهیگیری صید میشود» است. گویا زمانی که روی مکانهای مختلف نامگذاشته میشد، برخی افراد به اندازه کافی کار را جدی نگرفتهاند.
سه ماه قبل از مهاجرت به کانادا
فرض کنیم شما تمام اطلاعات لازم را به دست آوردهاید و حالا فقط سه ماه به مهاجرت به کانادا باقی مانده است. در ادامه، چند نکته میگوییم که باید حائز اهمیت قرار دهید.
از وب سایت رسمی شهر جدید خود دیدن کنید.
درباره منطقه، بازارهای کار و مسکن، مدارس، تفریحات و موارد دیگر بیاموزید.
مدارک شغلی خود را ارزیابی کنید.
روشی که استانها در کانادا اعتبار شغلی را تشخیص میدهند میتواند متفاوت باشد. ممکن است لازم باشد قبل از ترک، دورهها/آزمونهای اعتباربخشی را سپری کنید. پس اطلاعات بیشتر را بیابید و به سایتهای خارجی برای کمک به پرداخت اعتبارنامههای کانادایی سر بزنید، وامهای خرد را بررسی کنید یا از سایت Windmill MicrolendingExternal دیدن کنید.
مدارک رسمی تحصیلی را جمع آوری کنید.
این شامل مدارک، دیپلم و گواهینامهها، ریز نمرات، توضیحات مربوط به رشتهی تحصیلی و اطلاعات دقیق دوره، نتایج آزمون مهارتهای زبانی بینالمللی و … میشود. همچنین ممکن است نیاز به ترجمه رسمی اسناد و مدارک خود داشته باشید.
هزینههای زندگی ماهانه خود را تخمین بزنید.
در نظر بگیرید که در کجا در کانادا زندگی خواهید کرد، نوع مسکن مورد نظر و سایر ملزومات مانند حمل و نقل، مدرسه، غذا، پوشاک، آب و برق و سرگرمی را بررسی کنید. شما میتوانید با استفاده از Calculator Budget StudentAnother RBC، وضعیت مالی خود را ببینید.
تصمیم بگیرید چه چیزی را با خود خواهید برد.
فهرست مواردی را که مجاز به آوردن آن به کانادا هستید را مرور کنید.
یک حساب بانکی در کانادا باز کنید.
اگر وقتی به اینجا رسیدید پول شما به راحتی در دسترس باشد، جابهجایی شما را بسیار آسانتر میکند. (به عنوان مثال، ممکن است از شما خواسته شود که در صورت اجاره آپارتمان، مدرکی مبنی بر وجود وجوه ارائه دهید). انتقال وجه به حساب بانکی در کانادا یکی از مقرون به صرفه ترین و مطمئن ترین راه ها برای ورود پول به کشور است.
سخن آخر
امیدوارم بعد از خواندن این مقاله، احساس بهتری برای مهاجرت به کانادا داشته باشید. این کشور پهناور، زیبا و چندفرهنگی است که برای گشت و گذار به اندازه کافی سرگرم کننده است. برای خود یک چوب هاکی و یک کیسه شیر تهیه کنید و قبل از اینکه متوجه شوید یک کانادایی تمام عیار خواهید شد. و نباید اجازه دهید خرسها شما را ناامید کنند – آنها فقط بیرون رفتن را کمیهیجانانگیزتر میکنند.
متاسفانه هنوز کامنتی وجود ندارد